این که دلم گرفته ونمی تونم دل بکنم
دلیل دلتنگی من تنها فقط خودمنم
تموم حرفام وباید فقط واسه تو بزنم
درگیر این دنیا شدم دنیای من محدود شد
وقتی فراموش کردمت دارو ندارم دود شد
دوری من از تو فقط عذاب بی اندازه داشت
بی خبر از اینکه نگاهت من وتنها نمی ذاشت
هرلحظه که فکر میکنم این همه از تو دور شدم
دوباره گریه ام می گیره دلم می گیره از خودم
همهمه ی این روزگار من وبه تنهایی سپرد
فکر زمین وآدماش از دل من یادتو برد
دوست دارم،دوست داشتنم مهمتر از جون برام
این بدترین گناه که از تو به جز تو رو بخوام
سخاوت دست های تو دنیارو میسازه هنوز
با این همه گناه من آغوش تو باز هنوز
|