وب عمومی بچه های تاریخ شهید بهشتی ورودی90

اینجا که رسیدی غریبی نکن این کلبه ناچیز تعلق به تو دارد...

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 1152
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->


بخاطر تو...

کاش انسانها میدانستند ...
که مهم تر از شکستن دل ،
اعتمادی است که تخریب میشود ...
و دیگر هیچوقت ترمیم نمی شود .

نويسنده: حسین حسینی تاريخ: پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بخاطر تو...

کاش انسانها میدانستند ...
که مهم تر از شکستن دل ،
اعتمادی است که تخریب میشود ...
و دیگر هیچوقت ترمیم نمی شود .

نويسنده: حسین حسینی تاريخ: پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سلامتی...

ميخورم به سلامتي دو بوسه ...
اوليش اون بوسه اي ك مادر از گونه ي بچه ي تازه متولد شده ميبوسه و بچه نميفهمه!
دوميش بوسه ايه كه بچه از گونه ي مادر فوت شدش ميبوسه و مادرش متوجه نميشه !

:'((((
...
خیلی دلگیرم...

نويسنده: حسین حسینی تاريخ: چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

پیش از این...

پیش از اینها فکر میکردم خدا

خانه ای دارد کنار ابر ها

مثل قصر پادشاه قصه ها

 

خشتی از الماس خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج و بلور

بر سر تختی نشسته با غرور

 

ماه برق کوچکی از از تاج او

هر ستاره پولکی از تاج او

 

اطلس پیراهن او آسمان

نقش  روی دامن او  کهکشان

 

رعد و برق شب طنین خنده اش

سیل و طوفان نعره ی توفنده اش

 

دکمه ی پیراهن او آفتاب

برق تیر و خنجر او ماهتاب

بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

چشمت...

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری‌ست!!

جای گلایه نیست! که این رسم دلبری‌ست!!

هرکس گذشت از نظرت در دلت نشست

تنها گناه آینه‌ها زود باوری‌ست!

مهرت به خلق، بیشتر از جور بر من است

سهم برابر همگان، نابرابری‌ست!!

ساحل جواب سرزنش موج را نداد

گاهی فقط سکوت سزای سبکسری‌ست!

نويسنده: حسین حسینی تاريخ: سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

دار
پشت دیوار همین کوچه به دارم بزنید
من که رفتم بنشینید و ... هوارم بزنید

باد هم آگهی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید

من از آیین شما سیر شدم ... سیر شدم
پنجه در هر چه که من واهمه دارم بزنید

دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!
خبر مرگ مرا طعنه به یارم بزنید

آی! آنها! که به بی برگی من می خندید!
مرد باشید و ... بیایید ... و ... کنارم بزنید


نويسنده: حسین حسینی تاريخ: شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

شعر زیبای فردوسی

شعر در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

وداع...

می روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه ی خویش

به خدا می برم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه ی خویش

بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عصیان

به لبهايم مزن قفل خموشي
كه در دل قصه اي ناگفته دارم
ز پايم باز كن بند گران را
كزين سودا دلي آشفته دارم


بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سنگ صبور

روز اول پيش خود گفتم
ديگرش هرگز نخواهم ديد
روز دوم باز ميگفتم
ليك با اندوه و با ترديد


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

حلقه

دخترك خنده كنان گفت كه چيست
راز اين حلقه زر
راز اين حلقه كه انگشت مرا
اين چنين تنگ گرفته است به بر
راز اين حلقه كه در چهره او
اينهمه تابش و رخشندگي است
مرد حيران شد و گفت
حلقه خوشبختي است حلقه زندگي است
همه گفتند : مبارك باشد
دخترك گفت : دريغا كه مرا
باز در معني آن شك باشد
سالها رفت و شبي
زني افسرده نظر كرد بر آن حلقه زر
ديد در نقش فروزنده او
روزهايي كه به اميد وفاي شوهر
به هدر رفته هدر
زن پريشان شد و ناليد كه واي
واي اين حلقه كه در چهره او
باز هم تابش و رخشندگي است
حلقه بردگي و بندگي است

نويسنده: حسین حسینی تاريخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

شب و هوس

در انتظار خوابم و صد افسوس
خوابم به چشم باز نميآيد
اندوهگين و غمزده مي گويم
شايد ز روي ناز نمي آيد

بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سیب

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

نويسنده: حسین حسینی تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

اندوه تنهایی

 

پشت شیشه برف میبارد
پشت شیشه برف میبارد

در سکوت سینه ام دستی
دانه اندوه میکارد

بقیه در ادامه مطلب....

 


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

آن که...

 

آن که می گوید دوستت دارم


خنیاگر غمگینی ست


که آوازش را از دست داده است.


ای کاش عشق را


زبان سخن بود

بقیه در ادامه مطلب...


 


ادامه مطلب
نويسنده: حسین حسینی تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ ادبی دانشگاه شهید بهشتی گروه تاریخ90خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to historysbu.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com